بدون عنوان!!

دست نوشته های یک دانشجوی نسل سومی

بدون عنوان!!

دست نوشته های یک دانشجوی نسل سومی

یادگار قلم-ستون پنجم-101

بند اول- گفتن از مشکلات کارهای فرهنگی دیگر خیلی خوشایند نیست.اصلا مگر می شود کار فرهنگی در جایی انجام شود ولی مشکلی در راه آن نباشد.اصلا ذات کارهای فرهنگی با دست انداز و مشکل همراه است.برای همین در اولین شماره ترم جدید کلا بی خیال مشکلات  می شویم و این کارها را با مشکلات پیش رویمان می پذیریم.

و در اینجا قصد گفتن از دلایل چاپ نشدن ویژه نامه 100 که خیلی از دانشجویان در انتظار آن بودند را نداریم.فقط این قول را به شما می دهیم که به زودی با  برطرف شدن مشکلات ویژه نامه 100 هم چاپ خواهد شد.

بند دوم- همان طور که قول داده بودیم که در ترم جدید با سه نقطه ای جدید مواجه خواهید شد اینک تلاش گروه سه نقطه که در پیش شماست با تغییر و تحولاتی تقریبا اساسی روبرو شده است و نشریه سه نقطه  مثل قبل به صورت هفته نامه چاپ خواهد شد اما با رویکردی جدید و طرحی نو.به طوری که شما در هر هفته نشریه ای متفاوت را خواهید دید که البته در این مسیر نشریه برای داشتن سیر صعودی،  به مشاوره ،همکاری و نقد شما خوانندگان و دانشجویان و مسئولین نیازمند است.ان شا الله که در این مسیر ما را تنها نگذارید.

به همین منظور از هم اکنون از شما در خواست ارسال نظرات و انتقادات و پیشنهادات را داریم.همچنین از همه دانشجویان مشتاق برای فعالیت در نشریه دعوت بعمل می آید.

شماره 100 سه نقطه کجاست؟؟؟(تیتر یک-101)

جلسه اخیر سه نقطه با حضور اکثر اعضای آن در روز شنبه دوم آبان در شیراز برگزار شد.محوریت اصلی این جلسه به بررسی اهداف سه نقطه،کیفیت مطالب و نقد و بررسی شماره های اخیر و شماره بعدی سه نقطه گذشت و در پایان جلسه نیز مسائل عدم انتشار ویژه نامة شماره صدم سه نقطه بررسی شد و با رای اکثریت اعضا تصمیم بر این گرفته شد تا شماره 101 نشریه را بدون چاپ ویژه نامه صدم منتشر کنیم که البته این تصمیم اجباری به علت عدم حمایت دانشگاه از نشریه سه نقطه صورت گرفت.

عدم چاپ شماره صدم سه نقطه برای خوانندگانی که از کم کاری های بخش فرهنگی دانشگاه و مسئولین مربوطه بی خبر می باشند  قدری سوال بر انگیز است.

اعضای سه نقطه که مدت زیادی را برای انتشار ویژه نامه ای مناسب و شایسته وقت گذاشته بودند وتوفع برخورد گرم مسئولین دانشگاه از انتشار شماره صدم تنها هفته نامه پیام نور کشور را داشتند با استقبال سرد مسئولین دانشگاه مواجه شدند و مجددا مساله کمبود بودجه به میان آمد. که این موضوع احتمالابر می گردد به کم ارزش و کم اهمیت شمردن فعالیت های فرهنگی دانشجویان توسط متولیان فرهنگی.و این کمبود بودجه از اردیبهشت ماه آغاز شد و تا اکنون نیز ادامه دارد.

اما در اینجا یک سوال مطرح است مبنی بر این که آیا دانشگاه پیام نور فیروزآباد نیز مانند دیگر دانشگاه ها بودجه فرهنگی مختص فعالیت های علمی و فرهنگی و مجزا از دیگر بودجه ها دارد یا خیر؟

اگر ندارد که هیچ. اما اگر دارد پس چرا خبری از آن نیست و دانشجویان برای انجام فعالیت های مختلف فرهنگی و حتی علمی و پژوهشی با سدی به نام "کمبود بودجه" از سوی مسئولین مواجه می شوند.

و در پایان مثل همیشه باز هم چشم به آینده دوخته وفقط  امیدواریم!! فعالیت های خودجوش دانشجویان، از سوی مسئولان دلسردانه برخورد نشود و به این نیروی دانشجویی بها دهند و آنها را جهت دهی مدیریت شده ای بدهند.  

 انتشار: شماره 101 -4 آبان88 – سه نقطه – تیتر یک

ما گر به صد رسیدیم تحویل گیر ما را

شماره صدم سه نقطه چه شد؟؟

این سوالی است که ذهن اغلب غالب شما خوانندگان سه نقطه را هم اکنون قلقلک می دهد.

مسایل پشت پرده و جلو پرده ای نیز موجود است که در گلوی ما گیر کرده و ان قریب است که ما را خفه کند و اگر نگوییم خفه می شویم و اگر هم بگوییم باز هم خفه می شویم.پس بهتر است که بگوییم.

همان طور که نمی دونید پس از گذشت شش سال از فعالیت نشریه وزین دانشجویی سه نقطه ما دانشجویان فرهیخته و دل باخته به دانشگاه و دانشجو و امثالهم بر آن شدیم تا مثل هرسال ویژه نامه صدم که خیلی شدید هم ویژه بود را بچاپونیم.از این رو دوباره مسیرمان به پست مسئولین یونی(مخفف من در اوردی یونیورسیتی)

افتاد و مثل همیشه ما هم فاکتور به دست جهت نقد آن و گرفتن پول از این اتاق به اون اتاق پاس داده شدیم.(حالا بماند که ما چقدر نامه نوشتیم و ننوشتیم و چقدر درخواست بودجه دادیم،و از اون طرف هم مسئولین دانشگاه چقدر حال نداشته ما را گرفتند و چقدر احساسات ما را برانگیختند و چقدر ما را از زندگی مایوس کردند.خلاصه کلام این که حسابی از خجالتمون در اومدن و از کمک های مادی و معنوی شون فیض های فجیعی بردیم تا نتونستیم شماره صد رو بچاپونیم.)

اما از آن جا که تاکنون مسئولی وجود نداشته که  بدون دردسر دست نوازش و حمایتی بر سر کچل ما زده  باشد،این بار نیز ما ناکام میدان ماندیم اما بنده به نمایندگی از تمام موجودات روی زمین اعلام میکنم که ما تا ته خط هستیم و به این سادگی ها پا از میدون خالی نمی کنیم و این ستمی که در ابعاد مختلف و در طول و عرض جغرافیایی مختلف به ما شد را هرگز فراموش نخواهیم کرد و مجددا اعلام می داریم که تا کشف حقوق ضایع شده مان و مزایای مالیده شده و مخفی شده مان سکوت نخواهیم کرد..یعنی ما بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.ما بید اوریجینالیم.بببببله داداش.

خلاصه کلام این که هدف ما جلب رضایت شماست.در پایان هم از مشتاقان قلم فرسایی در این عرصه به شدت استقبال به عمل می آید .پل ارتباطی ما وبلاگ نشریه وزین سه نقطه به نشانی  

 

3-dot.blogsky.com 

 

 انتشار: شماره 101 -4 آبان88 – سه نقطه – ستون ت مثل طنز

واسه صفر کیلومترهای دانشگاه

سلام به ترم صفری ها.(ای بابا!!چرا بهتون بر میخوره،این لقبی هست که هر دانشجویی در بدو ورودش به دانشگاه باید تا مدتی با خودش یدک بکشه.)

ورودتون رو به مرحله جدیدی از زندگی(یعنی زندگی دانشجویی) اول تبریک و بعد تسلیت می گم.تبریک به خاطر اخذ تصدیق دیپلم و لِه کردن غول کنکور و حرکت به سوی فتح قله های رفیع !! علم و دانش و انتخاب راهی برای کسب دو زار سواد، و تسلیت هم به خاطر  این که شما هنوز خام تشریف دارید و خبر ندارید که به چه "لگن دره ای"  پا گذاشتید.آخه دنیا به این پت و پهنی ،چرا اینجا رو انتخاب کردید. بنده به نمایندگی از طرف تمام دانشجوهای جهان براتون متاسفم.البته می دونم که همین جوری هِی داره بهتون بر می خوره ولی چه کار کنیم دیگه، ما ترم بالایی هستیم و احترام بهمون واجب!! و کلا بهتون توصیه می کنم به توصیه های بنده به عنوان یه ترم بالایی گوش کنید و سعی کنید بهتون بر نخوره.خب یه روزم نوبت شما میشه که بر کرسی ترم بالایی ها بشینید.

در کل امیدواریم که تا آخر ترم همین طور خوشحال و مشعوف و سرمست باشید و مثل ما وسط راه پنچر نشید.(یعنی پنچرتون نکنن)آخه اینجا طوری حالمون رو گرفتن که تا خونه سینه خیز رفتیم.  

از ما گفتن بود و از شما احتمالا نشنیدن.

در پایان هم توجه تان را به چند نکته قابل رعایت از سوی شما جدید الورودان گرامی جلب می کنم:

1.سعی کنید که خیلی گرد و خاک به پا نکنید و به چیزی گیر ندید، چون اصلا کسی حرفتون رو جدی نمی گیره و اصلا متوجه وجود ذی وجودتان نمی شود.فقط خودتونو ضایع کردید.

 2.بزارید یکی دو ترم بگذره تا یه حق آب و گل و خاک و این چیزا داشته باشید.

3.بدون هماهنگی ترم بالایی ها حتی آب هم نخورید.آخه مگه شما حترام بلد نیستید!!

4.سعی کنید تا حد امکان ماهیت ترم بوقی بودن خود را نمایان نکنید و مثل بچه های خوب سرتونو بندازید زیر و برید و بیاید.این جوری برای خودتون بهتره.

5.در پایان هم بنده به عنوان حامی دانشجویان جدید الورود از طرف سازمان ملل اعلام می کنم که کلیه حقوق دانشجویان ترم بوقی در بسته بندی های استاندارد و اوریجینال به فروش می رسد.جهت تهیه آن به همین ستون نشریه دیواری در شماره های بعدی مراجعه کنید.

به قول کلاه قرمزی ملخص همتون برم.

نوشته:ترم بوقی 5 ترم پیش 

 

 

نوشته شده برای نشریه دیواری مهر ماه۸۸

۸ ترم تا جهنم

همون طور که خیلی هاتون می دونید یکی از عوامل مهم و قابل تامل در عقب افتادگی دانشگاه های پیام نور کمبود فضای آموزشی دانشگاه و نا مناسب بودن امکانات آن می باشد(که دانشگاه ما نیز از آن مستثنا نیست)، به طوری که سرانه فضای آموزشی دانشجویان دانشگاه پیام نور8/. متر مربع است.

این خود معضلی بزرگ هم برای دانشجویان و هم برای دانشگاه ها محسوب می شود که لطمه بزرگی به نظام آموزشی کشور وارد می کند.

فکر می کنم این عکس واضح تر از کلمات مطلب رو برسونن.عکس را ببینید تا بلکه لبخندی بر لبهاتون ولوو بشه.

 

 

در پایان هم این نکته را متذکر شوم که ستون فانوس برای نوشتن مطالب طنز به دانشجویان مشتاق و طنز نویس اجاره داده می شود،یعنی اگر مشتاق طنز نویسی هستید آستین هاتون را بزنید بالا و بپرید توی میدون.ما هم مطالبتان را با نیشی باز می چاپونیم.توی اتاق فرهنگی منتظرتونیم.  

 

شماره 9۵-۳اردی بهشت۸۸-سه نقطه-ستون فانوس

پس لرزه های تحول سه نقطه ای...

پس از دیدن کلی تغییر و تحول  و پیشرفت که توی کشورمون به رخیدن پیوست ما هم با خود اندیشیدیم و دیدیم در جا زدن کار بسیار بدی هستش در نتیجه تصمیم گرفتیم یک کمی توی این نشریه تغییر و تحول ایجاد کنیم.در نتیجه یک زلزله ی چند ریشتری در سه نقطه ایجاد کردیم و طرح های اولیه و دومیه را به اجرا گذاشتیم.(البته طرحهای  تغییر و تحول اصلی با کمی تاخیراجرا خواهد شد)از این رو و آن رو از کلیه دوستان،دشمنان،دانشجویان،خوانندگان و دانشمندان محترم و محترمه تقاضای شدید اللحنی می شود که هر گونه پیش نهاد و پس نهاد و انتقاد و از این جور حرفها دارند  به ما ابلاغ کنند تا بلکه ما دچار تغییر بشویم و از درجا شدن رهانیده شدیم.

در پایان هم این نکته را متذکر میشوم که ستون فانوس(که به زودی های زود تغییر نام خواهد داد) برای نوشتن مطالب طنز به دانشجویان مشتاق و طنز نویس اجاره داده می شود،یعنی اگر مشتاق طنز نویسی هستید آستین هاتون را بزنید بالا و بپرید توی میدون.ما هم مطالبتان را با نیشی باز می چاپونیم.توی اتاق فرهنگی منتظرتونیم  

شماره 9۶-۹ اردیبهشت۸۸-سه نقطه-ستون فانوس

مزدوج ها به بهشت نمی روند...

این هفته یه خورده ای پنچریم.علتشم بماند که گیردادن ها هستش.اصلا به من چه که گیر میدن.مگه به قول دوستم همه چیز رو من باید بگم.در کل این هفته هم به خاطر این که کم نیاریم مثل همیشه به ازدواج گیر دادیم تا عریضه مان خالی از عرایض نباشه.

تا حالا دقت کردید.هرکس می خاد درباره مشکل جوونا حرف بزنه یه راست می ره سراغ مساله ازدواج(مثل خود بنده).واقعا که ذهن مردم خیلی کج و کوله شده(البته دور از جون شما،زبون بنده لال) که فکر می کنن مشکل اصلی جوونا فقط و فقط ازدواجه و چپ می رن و راست میان به این ازدواج بیچاره گیر می دن.والو جوونای ما مشکلای مهمترترتر از ازدواج هم دارن.بهتره اول بیاییم مشکلات قبل از ازدواج جوونا رو حل کنیم بعد بریم سراغ اصل موضوع که همون امر محترم و مبارک ازدواج هستش.اگه سازمان های مربوطه از همون اولش به جای تشکیل این انجمن ها و کمیته ها و سازمانها که با پسوند و پیشوند ازدواج جوانان و غیره هست میشستن یه راه حل اساسی برای حل مشکل جوونا می کردن الان  نسل جوونای مشکل دار مون مثل دایناسورها منقرض شده بود.من واقعا به سهم خودم متاسفم. 

 

شماره 9۸-۲۳ اردیبهشت۸۸-سه نقطه-ستون فانوس

رایانه ها همراه تان هستند

 رایانه ها همراه تان هستند

 

فرض کنید در دنیایی قرار دارید که تمام وسایل و امکانات مورد نیاز شما در دسترس تان است. دنیایی که همه چیز از جمله  رایانه ها در اختیار شماست.

 

در دنیای دیجیتال امروز از جمله وسایل اجتناب ناپذیر رایانه است . وسیله ای که نبود آن برای عصر امروز به منزله ی نیستی و نابودی است.

بشر امروز به قدری به این ماشین پیچیده و پرکاربرد وابسته شده است که حتی یک روز بدون رایانه و اینترنت برای آن غیر قابل تصور است.

شاید دلیل عمده آن این است که در این دنیای مجازی هر نوع اطلاعاتی  را که بخواهید در دسترس است و به سادگی میتوانید در هر جا که باشید به هر چیز که بخواهید دسترسی داشته باشید.

در منزل در حال تماشای تلویزیون از فروشگاه خرید می کنید در اتومبیل یا مترو با دوستان خود در آن سوی دنیا ملاقات میکنید یابه وسیله موبایل حساب های بانکی خود را بررسی می کنید.حتی آموزش های مختلف مثل رانندگی دوچرخه و اسکیت دیگر  نیاز به کلاس رفتن ندارد و دیگر لازم نیست در خیابان با اتومبیل به آموزش رانندگی بپردازید یا چندین بار با اسکیت به زمین بخورید تا یاد بگیرید .

 

در دنیای پیشرفته ی امروز  به کمک شبیه سازی های آموزشی میتوان اولین تجربه ی اتومبیل رانی یا اسکیت سواری را در محیطی مجازی یاد گرفت و یا یک پزشک جراح قبل از اولین تجربه ی عمل بارها در محیط مجازی جراحی را به وسیله ی رایانه تجربه می کند.

 

تصور چنین دنیایی در چند دهه ی اخیر در حد یک رویا بود اما هم اکنون این رویا به حقیقت پیوسته .

 

 اما آین این پایان کار است؟

 

تصور شما در مورد رایانه ها و آینده آن ها چیست؟

شماره اول نشریه ضمیمه  بدون مجوز

یادگار قلم

بند اول:

بند دوم:

 تاریخ با فراز و نشیب های فراوانش سرشار از داستان های نبرد میان حق و باطل بوده است.نبردی که در هر صورت حق پیروز است. و در جنگ تحمیلی،جنگی که همه می دانند نابرابر بود و جنگی بود با دست های خالی از سلاح اما دل هایی پر از ایمان در برابر جهانی مجهز به انواع و اقسام سلاح های روز.آن روزها ایران برای وارد کردن کالاهای بی ارزشی مثل سیم خاردار هم با مشکل مواجه بود به طوری که سیم خاردار برای ما یک کالای استراتژیک محسوب می شد.در آن روزهای سخت ایران تحت شدیدترین تحریم های غرب قرار داشت تا با فشار، ایران اسلامی را از پای در آورند .در آن زمان تنها سرمایه ایرانیان جوانان بودند.ایران برای حفظ منافع خود نیازهای فراوانی داشت واز آنجا که نیاز،خلاقیت به همراه می آورد جوانان انقلابی و مسلمان و متعهد ایرانی با اتکا به داشته های خود مسیر  پیشرفت را پیش گرفتند و نتیجه این که امروز ایران در بسیاری از زمینه ها به افتخارات بزرگی دست یافته و به قول دکتر احمدی نژاد "ایران امروز یکی از ابرقدرت ها محسوب می شود"  . حرکت در چنین مسیری و در چنین شرایط سختی میسر نمی گشت مگر با خودباوری و اعتماد به نفس و یاری خداوند و در قرآن کریم آمده است : «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر این که آن قوم خود بخواهد.»

بند سوم-  

این روزها فضای سیاسی کشور رنگ و بوی انتخاباتی بیشتری گرفته است و بسیاری از احزاب سیاسی دوباره به صحنه رقابت آمده اند.در این میان طبق معمول بعضی احزاب به تخریب یکدیگر می پردازند،نشریات هم به این تخریب ها دامن می زنند و فضا را برای انتخاب سالم کاملا مسموم و ناسالم می کنند .در این بحبوحه کمتر رسانه ای به تحلیل منطقی صحنه سیاسی پرداخته است ویا اینکه به دلیل جهت دار بودن قلم هایشان افراد را آن گونه که هست نشان نداده اند که نشریات دانشجویی موجود در صحنه نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

سردرگمی در این فضا و میان جنجال های سیاسی مطبوعات و دیگر رسانه ها غیر ممکن نیست.همچنین به دلیل وجود نشریات تندرو موجود در صحنه و جهت دهی ناعادلانه و غیر منطقی اذهان عمومی با چاپ مطالب غیراصل ، تصمیم به حضوری هر چند کوچک در صحنه بزرگ نوشتاری گرفتیم تا آنچه را که باید گفته شود و تا به حال کمتر نشریه و رسانه ای به طور عادلانه و منطقی به آن پرداخته است را بگوییم.واز آنجا که ما نیز در میان انبوه اخبار موجود به دنبال واقعیت هستیم به شما قول می دهیم بدون جهت دهی سیاسی و با بی طرفی اخبار مربوطه را تا حد امکان برای شما بازتاب کنیم تا با تصمیمی سالم در فضایی سالم انتخابی سالم و در نهایت جامعه ای سالم داشته باشیم.و در نتیجه آن به امید رضایت امام عصر (عج)

انتشار: 2 اردیبهشت 88 – سه نقطه – یادگار قلم سردبیر

من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت. بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند! پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند. پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند. اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت و کرمی که  در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت. وقتی رفتن آموختی ، دویدن بیاموز. ودویدن که آموختی ، پرواز را.  راه رفتن بیاموز زیرا هر روز باید از خودت تا خدا گام برداری دویدن بیاموز زیرا چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی. و پرواز را یاد بگیر زیرا باید روزی از خودت تا خدا پرواز کنی. 

یادگار قلم

هر روز صبح که با نوازش روشنایی از خواب بیدار می شوی بدان که تو دوباره متولد شده ای و فرصتی دیگر است برای زندگی، و فرصتی برای مهربانی

بند اول:بهار زیباست اما نه به خاطر فصل اول بودن بلکه زیباست چون، زلف حجاب طبیعت را برای ما پریشان می کند.بهار کشف حجاب طبیعت است.بهار فرج طبیعت است . بهار فصل پیام های جهان است. پیام هایی که کمتر کسی به آن توجه می کند.بهار بهانه ای است برای عاشق شدن،و عاشقانه دیدن،بهانه ای که هرچند برای مدتی کوتاه ، اما طعم آن ماندگار ترین است.بهار فصل پیوند شوق و احساس است.به قول سهراب:"شوق می آمد،دست در گردن حس می انداخت،فکر بازی می کرد،زندگی چیزی بود،مثل یک بارش عید"

راستی بهار فصل خوبی برای فکر کردن هست.فصلی برای تامل در خود و درهمه چیز.فصل سفر کردن از خود به همه جا.فصلی برای قدم زدن از خود تا انتها. تا انتهای همه جا.فصلی برای قدم زدن تا ته کوچه باغ های تنگ با دیوارهای کاهگلی باران خورده  بهار. قدم زدن به همراه طراوت بهار،به همراه باد و نسیم.به همراه بوی خوش بهار نارنج.یافتن راهی از دل طبیعت و خروج از بن بست دنیا.راهی که برای همیشه دیواری نتواند آن را سد کند.راهی که هر دل سوخته ای به آن راهی داشته باشد.

 و من "بار خود را بستم ، رفتم از شهر خیالات سبک بیرون" با همین فصل بهار،با همین چشمی که برای درک شگفتی های طبیعت دارم،و عقلی که برای هضم حجم زیبایی ها.

و در بهار بود که صدای هوش گیاهان به گوش می آمد.و در بهار بود که سطح روح پر از برگ سبز شده بود و این دقایق خوشبورا رقم زده است. "وعشق، تنها عشق مرا به وسعت اندوه زیبایی ها برد"

بند دوم:سال جدید را با کمی تاخیر به دانشجویان و اساتید محترم دانشگاه تبریک عرض می کنیم.

سال 88 با یک شعار آغاز شد.شعاری که با عمل صحیح به آن، می تواند برای کشور پله ای برای پرتاب به سکوهای بالاتر موفقیت باشد.شعاری که لازمه ی جامعه ی امروز تمام کشورهاست.شعاری که ما را به اصلاح در همه امور فرا می خواند. و شعاری که با عمل به آن نتیجه ای شگرف را برای خود و جامعه به همراه خواهد داشت. امروز رمز موفقیت جامعه ما همین اصلاح الگوی مصرف است و این اصلاح باید در تمام زمینه ها باشد.از کوچکترین مسائل تا کلان ترین آنها.و جامعه ای که به چنین درجه ای برسد و در تمام زمینه ها الگوی درست مصرف را پیشه کند همان جامعه آرمانی که به سعادت خواهد رسید خواهد بود.

در این بهار زیبا همین طور که در کوچه های پرطراوت بهاری قدم می زنید به شعار امسال هم فکر کنید.

شماره 94-26 فروردین88-سه نقطه-ستون یادگار قلم سر دبیر