بدون عنوان!!

دست نوشته های یک دانشجوی نسل سومی

بدون عنوان!!

دست نوشته های یک دانشجوی نسل سومی

بدون تیتر

بند مقدماتی:در اتاق خسته و در جوار نسیم گرم و خشک بخاری نشسته بودیم و خسته از خواب روزانه در حال استراحت بودیم و به ریش روزگار می خندیدیم که ناگهان دیدیم همه جا داره می لرزه.به خودم اومدم.دیدم موبایلم داره زنگ می خوره.اومدم گوشی رو پرت کنم تو دیوار که دیدم رو صفحه اش نوشته "مدیر مسئول".ما هم با کمال آرامش و رعایت ادب جواب تلفن را دادیم.مدیر مسئول هم طبق معمول به گیرش و تذکر و گوش زد کردن مطالب پرداختند و گفتند که مطلبی در مورد روز دانشجو بنویسید.ما هم چون از بچه های همیشه در صحنه ی "سه نقطه" هستیم با نیشی باز پیشنهاد مدیر مسئول را لبیک گفتیم. 

بند صفرم:از آنجا که هر کسی یک روزی از تقویم رو به نام خودش ثبت کرده واز آنجا که دانشجوجزو موجودات فرهیخته ی روی کره زمین است پس لازم دیدیم که یک روزی را به آنها اختصاص بدهیم.از این رو 16 آذر رو به عنوان روز دانشجو انتخاب کردیم.این روز رو به همه ی دانشجویان،دانشجودوستان،دانشجو داران و دانشجو پروران تبریک می گوییم و امیدواریم در این روز حسابی خودتون رو تحویل بگیرید.

اما اصل مطلب:امروز قراره چند تا از مشکلای دانشگاه و دانشجویان رو از نگاهی شبه طنز بررسی و ریشه یابی و در نهایت ریشه کن کنیم که حاصل زیر و رو کردن ذهنمان مطالب زیر شد که درسه بند مجزا آمده است. خلاصه ی سانسور شده ای از آنها را می خوانیم.

بند اول:کلاس به سبک پیام نور

1)شنبه روزی بود از روزهای هفته.آن روز را جهت فراگیری علم قصد عزیمت به دانشگاه را کردیم.بسیار مشتاق،مسافت طویلی را پیمانیدیم تا به دانشگاه رسیدیم.اما...اما کلاس به علت عدم حضور استاد گرامی برگزار نشد.اندکی از اشتیاق ما به علم سوخت.علت برگزار نشدن کلاس را از مسئولان پرسان شدیم.در جواب گفتند "ما را خبری نیست"در نتیجه ما نیز بی خیال شدیم.

2)شنبه روزی دگر بود که دوباره بار جهت کسب علم و دانش و معرفت قصد عزیمت به دانشگاه کردیم .به دانشگاه رسیدیم اما دوباره کلاس برگزار نشد.دوباره علت را از رده های بالاترجویا شدیم.جواب یافتیم: "ما را با کلاس های شما کاری نیست،از دیگری بپرسید" .از دیگر مسئول پرسیدیم که ایشان نیز ما را به دیگری پاس دادند.تصمیم گرفتیم که موضوع را خود پیگیر شویم.پس از چندی تفحص در این مقوله به این نتیجه رسیدیم که در ایران قانون بیل و کلنگ و کارگر در همه جا برقرار هست.یعنی این که روزی که دانشجو است استاد نیست،دگر روز که استاد است دانشجو نیست،روزی هم که هر دو موجودند دانشگاه تعطیل است.لیکن شگفت و انگشت بر دهان ماندیم،هم از پیام نور هم از قوانین خفنش.اصلاً بهتره که ما نیز افکارمان را بی خیال این قضایا کنیم چرا که گیرش زیادی به این مضامین هم ما را به گیر می اندازد هم اعصاب شما را دچار پارازیت می کند.

بند دوم:انجمن از نوع دانشجویی

به دنبال پیگیری های مکرر بعضی ها در ایجاد انجمن های دانشجویی(که واقعاً جاشون توی دانشگاه خالی بود)بالاخره چشم کور ما به انجمن های دانشجویی دانشگاهمون باز شد و ما انجمن هایی بس فعال و شیفته و دل باخته ی علم و فرهنگ در دانشگاه رویت کردیم.ما از همین جا مراتب تملق و اخلاص و غیره را به بروبچ این اناجیم (جمع مکسر من درآوردی انجمن) ابلاغ می کنیم.اما بنده در همین راستا و به دنبال مشاهده ی حرکاتی غیربشر دوستانه (از جمله شکار کرم ابریشم،شکار گربه ،شکار پلنگ و ببر فیروزآبادی و ... و اقدام به انقراض نسلشان توسط دوستان رشته زیست) از دوستان محترم انجمن زیست که موجب آزار و اذیت موجودات ذره بینی و فرا ذره بینی شده اند و به شکار موجودات زنده رفته و به تشریح آن پرداخته اند را محکوم می کنم و خواستار رسیدگی به وضع این موجودات و بازپس گرفتن حقوق از دست رفته شان هستم.بنده در همین جا به عنوان یک موجود زنده و دوست دار محیط زیست خشم و انزجار خود را از این حرکت غیرورزشی اعلام کرده و خواهان رسیدگی مجامع و سازمان های بشر دوستانه  بین المللی به این اوضاع نابسامان می باشم.و در آخر هم از دانشجویان زیست که دکترهای دانشگاهمون هستند تقاضا دارم به جای مخالفت با محیط زیست حامی و دوستدار آن باشند.البته نمی خام بگم که بنده سفیر سازمان جهانی محیط زیست (sjmz)هستم.ولی هستم دیگه....چه کنیم!!

اما انجمن ادبی- انجمن ادبی هم به میمنت وجود انشجویان خفن و ادب دوست دانشگاه راه اندازی شد.امیدواریم که این انجمن هم در سایه ی پت و پهن شعرای بزرگ شهر و دیرمان به فعالیت خود ادامه دهد.

در پایان هم از کلیه دانشجویان علم دوست و ادب دوست و فرهیخته خواستارم که به خود تکانی بدهند و به جای پرسه زدن و متر کردن محوطه دانشگاه و شهر فیروزآباد به چنین محافل علمی بیایند و قدمی در راه علم بردارند.البته دانشجویان رشته های فناوری اطلاعات و روانشناسی و چند رشته ی دیگر هم اقدام به راه اندازی انجمن علمی کرده اند که واقعاً سطح بالا و حرفه ای کار میکنند که این قضیه بسی به مذاق ما خوش آمده است.ان شا ا... که مسئولان هم از این تشکل های علمی دانشجویی که پایه هایی برای سطح علمی دانشگاه هستند حمایت کنند.

بند سوم:بدون تیتر

خواب بودم.در خواب مسئولی از دانشگاه را دیدم که به کار من درکمتر از سه سوت رسیدگی کرد.متعجب و حیران و انگشت بر دهان از این اتفاق نادر،به رقص و پایکوبی پرداختم،اما یکباره از خواب پریدم."داستانکی بود از رائول گنزارس که از دانشگاه  پیام نور مادرید برامون ارسال کردند."

از آنجا که کل کل بین مسئولین دانشگاه و دانشجویان یک امر بدیعی است و در دوران انتخاب واحد و پایان ترم به اوج خود می رسد و با توجه به اهمیت موضوع  برآن شدیم تا در بند سوم این ستون به نکاتی به شدت مهم در برخورد با مسئولین دانشگاه جلب کنیم که با رعایت این نکات دانشجویی موفق خواهید بود.

1.در صورت برخورد با اتفاقات عجیب و غریب از جمله: «درگیری لفظی مسئول و دانشجو» ، «صوت هایی با بسامد بیشتر از شنوایی انسان» ، «حروف رکیک و غیررکیک» ، «تجمع بیش از 500 نفر در یک اتاق»  اصلاً تعجب نکنید چون این ها جزء اتفاقات معمول در دانشگاه است.

2. در صورت عملی نشدن درخواستتان و نرسیدن به نتیجه مطلوب خونسردی خود را کاملاً حفظ کرده، یک نفس عمیق بکشید و به زندگی لبخند بزنید و به راه های دیگر فکر کنید.

3. این شعار را همواره به یاد داشته باشید و با خود تکرار کنید تا اشتباهی از شما سر نزند: "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی"

4. «یک مسئول از کار خود برکنار نمی شود بلکه از مسئولیتی به مسئولیت دیگر منتقل می شود».این قانون پایستگی پست و مقام است.درنتیجه فکر شکایت و تهیه اعتراض از مسئول دانشگاه را از سر بیرون کنید.

5. شما حق هیچ گونه اعتراضی را ندارید،اما در صورت اعلام علنی اعتراض تا پایان سال از دریافت هرگونه تسهیلات اعم از نامه،وام ،نمره و ... تحریم خواهید بود.

6. جهت به ثمر نشستن تلاشتان باید بیشترین پشتکار خود را به نمایش بگذارید.

7. قبل از ملاقات با مسئول مربوطه در ظاهر خود تجدید نظر کنید در غیر این صورت مستقیماً به حراست دانشگاه هدایت خواهید شد.(ظواهر نامناسب عبارتند از:موهای سیخ سیخی،زلف های خفن،..#..@%&**** متاسفانه به علت سانسور رسانه ای از گفتن بیش از این معذوریم. شرح ظواهر نامناسب در بند دوم ماده 7 قانون ظواهر آمده است.)

*جهت فیلتر نشدن این ستون از افشاگری و روشن کردن هر چه بیشتر شما در این زمینه بسیار معذوریم.

شماره92-ویژه نامه زمستان 87 - فانوس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد