بدون عنوان!!

دست نوشته های یک دانشجوی نسل سومی

بدون عنوان!!

دست نوشته های یک دانشجوی نسل سومی

یادگار قلم

بند اول:

بند دوم:

 تاریخ با فراز و نشیب های فراوانش سرشار از داستان های نبرد میان حق و باطل بوده است.نبردی که در هر صورت حق پیروز است. و در جنگ تحمیلی،جنگی که همه می دانند نابرابر بود و جنگی بود با دست های خالی از سلاح اما دل هایی پر از ایمان در برابر جهانی مجهز به انواع و اقسام سلاح های روز.آن روزها ایران برای وارد کردن کالاهای بی ارزشی مثل سیم خاردار هم با مشکل مواجه بود به طوری که سیم خاردار برای ما یک کالای استراتژیک محسوب می شد.در آن روزهای سخت ایران تحت شدیدترین تحریم های غرب قرار داشت تا با فشار، ایران اسلامی را از پای در آورند .در آن زمان تنها سرمایه ایرانیان جوانان بودند.ایران برای حفظ منافع خود نیازهای فراوانی داشت واز آنجا که نیاز،خلاقیت به همراه می آورد جوانان انقلابی و مسلمان و متعهد ایرانی با اتکا به داشته های خود مسیر  پیشرفت را پیش گرفتند و نتیجه این که امروز ایران در بسیاری از زمینه ها به افتخارات بزرگی دست یافته و به قول دکتر احمدی نژاد "ایران امروز یکی از ابرقدرت ها محسوب می شود"  . حرکت در چنین مسیری و در چنین شرایط سختی میسر نمی گشت مگر با خودباوری و اعتماد به نفس و یاری خداوند و در قرآن کریم آمده است : «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر این که آن قوم خود بخواهد.»

بند سوم-  

این روزها فضای سیاسی کشور رنگ و بوی انتخاباتی بیشتری گرفته است و بسیاری از احزاب سیاسی دوباره به صحنه رقابت آمده اند.در این میان طبق معمول بعضی احزاب به تخریب یکدیگر می پردازند،نشریات هم به این تخریب ها دامن می زنند و فضا را برای انتخاب سالم کاملا مسموم و ناسالم می کنند .در این بحبوحه کمتر رسانه ای به تحلیل منطقی صحنه سیاسی پرداخته است ویا اینکه به دلیل جهت دار بودن قلم هایشان افراد را آن گونه که هست نشان نداده اند که نشریات دانشجویی موجود در صحنه نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

سردرگمی در این فضا و میان جنجال های سیاسی مطبوعات و دیگر رسانه ها غیر ممکن نیست.همچنین به دلیل وجود نشریات تندرو موجود در صحنه و جهت دهی ناعادلانه و غیر منطقی اذهان عمومی با چاپ مطالب غیراصل ، تصمیم به حضوری هر چند کوچک در صحنه بزرگ نوشتاری گرفتیم تا آنچه را که باید گفته شود و تا به حال کمتر نشریه و رسانه ای به طور عادلانه و منطقی به آن پرداخته است را بگوییم.واز آنجا که ما نیز در میان انبوه اخبار موجود به دنبال واقعیت هستیم به شما قول می دهیم بدون جهت دهی سیاسی و با بی طرفی اخبار مربوطه را تا حد امکان برای شما بازتاب کنیم تا با تصمیمی سالم در فضایی سالم انتخابی سالم و در نهایت جامعه ای سالم داشته باشیم.و در نتیجه آن به امید رضایت امام عصر (عج)

انتشار: 2 اردیبهشت 88 – سه نقطه – یادگار قلم سردبیر

من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت. بادها از رفتن به من چیزی نگفتند، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند! پلنگان، دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند. پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی سپرده بودند. اما سنگی که درد سکون را کشیده بود، رفتن را می شناخت و کرمی که  در اشتیاق دویدن سوخته بود، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود، از پرواز بسیار می دانست آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت. وقتی رفتن آموختی ، دویدن بیاموز. ودویدن که آموختی ، پرواز را.  راه رفتن بیاموز زیرا هر روز باید از خودت تا خدا گام برداری دویدن بیاموز زیرا چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی. و پرواز را یاد بگیر زیرا باید روزی از خودت تا خدا پرواز کنی. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد